نامه سرگشاده دوم به:) رهبر معظم انقلاب

ما برای وصل و بر زمین نماندن کلامتان در تحقق شعار سال “سرمایه گذاری برای تولید” آمده بودیم ولی دکتر پزشکیان، دکتر قائم پناه، استاندار کرمانشاه در کمال آگاهی و دانایی و رفتارهای کاملا خصمانه و.. مانع از انجام آن شده اند و متاسفانه آن را به فصل تبدیل کرده اند!*
با احترام در شب لیله الرغائب و شب برآورده شدن آرزوها دارم می نویسم و بجای وصل از فراق و خداحافظی اجباری باید بگویم و این همان چیزی است که متاسفانه جناب آقایان دکتر پزشکیان و دکتر قائم پناه و استاندار کرمانشاه در کمال آگاهی و دانایی بر بنده و مردم مظلوم استان کرمانشاه و ملت رنج کشیده ایران تحمیل کرده اند و جام زهری است که پیشکش ملت کرده اند و دقیقا درست برخلاف منویات حضرتعالی به فراری دادن سرمایهگذاری در کشور کمر همت بسته اند و به ظاهر چیزی نمایش می دهند اما در باطن و در دلشان داستان چیز دیگریست و همان داستان همیشگی؛ “راهنمای چپ را زدن و به سمت راست پیچیدن و بالعکس”، که نام دیگر آن دقیقا یعنی: نفاق، دورویی، لجاجت و عناد و غرق شدن در باده قدرت و در یک کلام “هل من مبارز طلبیدن” که همه را به ظاهر و در سخنرانی ها از آن برحذر می دارند ولی در کمال ناباوری خود مجری و اجرا کننده تمام و کمال آن شده اند.!
۲۷ آبانماه و بیش از یکماه پیش از تصویب بودجه ۱۴۰۵ در دولت و تقدیم آن به مجلس نامه ای با عنوان: *” برای سربلندی ایران در افق ۱۴۱۴ طرحی نو دراندازیم”* تقدیم جناب آقایان دکتر پزشکیان و دکتر قائم پناه و استاندار کرمانشاه و.. شد و هرآنچه که لازم بود برای داشتن یک *”نقشهراه ۱۰ ساله برای استان کرمانشاه به عنوان پایلوت کشوری”* گفته شده بود(نامه به پیوست است) و اخیرا نیز دو مرتبه در فضای مجازی باتوجه به تصویب کلیات لایحه بودجه ۱۴۰۵ و بی اعتنایی محض درخصوص عدم تصویب برنامه های پیشنهادی”نقشه راه کرمانشاه۱۴۱۴” مطالبی خدمت آقایان ارسال شد و تا دیشب دو بار فرصت جهت تجدیدنظر و تصویب برنامه های پیشنهادی “نقشه راه کرمانشاه۱۴۱۴” و تشکیل کارگروه های سه گانه و.. داده شد ولی متاسفانه هیچگونه خروجی و واکنش مشاهده نشد.!
علیرغم بحث داغ *”وفاق ملی”* و جلب رضایت مردم که ضرورت انکارناپذیر فعلی جامعه به شدت خسته از بگومگوهای سیاسی مردم ایران است و تن ندادن به چنین اجبار اجتناب ناپذیری ما را دچار بحرانهای جدی جبران ناپذیر داخلی و خارجی خواهد کرد اما گویا در واقعیت اینگونه نیست و این آخرین گزاره و نسخه شاید اطمینان بخش برای عبور از بحرانهای سهمگین داخلی و خارجی که کشور را از هر طرف احاطه کرده چندان مورد اهمیت واقعی آقایان نیست و البته پذیرفتن این گفتمان ضمن اینکه حتما مزایایی دارد ولی حتما الزامات متعددی جهت نتیجه بخش بودن نیز بر آن وارد است که بدون رعایت و در نظر گرفتن و لحاظ آنها این ره ما را به ناکجاآباد و ترکستان خواهد برد و خروجی آن جز حسرت و پشیمانی و ندامت نخواهد بود همچنان است که اکنون بعد از گذشت بیش از یکسال از عمر دولت چهاردهم، متاسفانه *”نفاق ملی”* تا حدودی بجای *”وفاق ملی”* خود را نمایان ساخته و این حاصل و دستپخت کسانی است که به نوعی با راه اندازی “شرکت سهامی” و تقسیم قدرت در بین جناح های مختلف سعی در تقسیم مثلا عادلانه جایگاه ها بدون گرفتن تعهدات لازم عملی جهت پایبندی واقعی و قلبی به میثاق نامه دولتی بود که شاید آخرین امید برای بقاء و زیست شرافتمندانه یک ملت دردمند بود می باشد!
کوتاه سخن آنکه؛ بی پاسخ گذاشتن تنها نه، بلکه دست رد زدن به سینه کسی که ۲۴ سال برای کشور و مردم استانش تلاش های بی امان، مستمر و هدفمندی داشته، نه شرط عقلانیت است و نه شرط مروت و مردانگی و شرافت و.. و با کمال تاسف فراوان این دقیقا همان کاری است که جناب آقای دکتر پزشکیان و معاون اجرایی ایشان جناب آقای دکتر قائم پناه و استاندار کرمانشاه مرتکب شده اند.! اما جناب آقای دکتر قائم پناه معاون اجرایی رئیسجمهور به عنوان یک کرمانشاهی و حلقه واسطه می توانست با جایگاهی که دارد با پادرمیانی و فقط با یک تماس تلفنی ساده اما کاملا مقتدرانه و به صورت کاملا دستوری به استاندار کرمانشاه دو موضوع کاملا حیاتی و مهم زیر، آنها را به راحتی حل و فصل کند اما در کمال ناباوری از هزینه کردن خود برای منافع و سرنوشت استان و زادگاه خود به راحتی امتناع کرد و سکوت محض اختیار کرده اند!!! آن دو موضوع عبارتند از:
۱_(الف): دستور به عزل وحید خسروی مدیرکل بی اخلاق حوزه ریاست استانداری کرمانشاه که عامل اصلی در عدم برگزاری جلسه با استاندار کرمانشاه علیرغم دو بار نامه نگاری سال گذشته از طرف دانشگاه رازی کرمانشاه برای برگزاری جلسه با منتخبین اعضای نقشه راه کرمانشاه۱۴۱۴ _(ب): تصویب برنامه های پیشنهادی “نقشه راه کرمانشاه۱۴۱۴” در استان و ارسال آن به تهران جهت تصویب ملی و تشکیل کارگروه های سه گانه و کارگروه های تخصصی زیر مجموعه آنها.
۲_ دستور به تشکیل یک جلسه با حضور کارشناسان رسمی دادگستری ابنیه و میراث فرهنگی در دفتر خود استاندار کرمانشاه با حضور معاون عمرانی و کارشناسان دفتر فنی استانداری و معاون میراث فرهنگی(جناب آقای خانی) و یکی از اساتید برجسته معماری و آشنای کامل به مسائل میراث فرهنگی که عضو انجمن دیده بان توسعه کرمانشاه نیز می باشند که آن انجمن مورد وثوق جناب آقای استاندار نیز می باشد(جناب آقای دکتر بیژن کلهرنیا) برگزار شود و نهایتا با مشخص شدن نتیجه جلسه و در صورت اقناع کننده بودن ادله مدعیان در پایمال شدن و اجحاف حق و حقوق مردم استان کرمانشاه، جناب آقای استاندار حکمی برای دو نفر از آقایان صادر کنند که در تهران و در حضور وزیر میراث فرهنگی و سایر افراد دارای صلاحیت، یک جلسه داوری کاملا رسمی و قانونی برگزار شود تا راه نفوذ جناب آقایان دکتر ابراهیم زارع رئیس پژوهشکده میراث فرهنگی و دکتر فتحی ریاست فراکسیون گردشگری مجلس بسته شود و نتوانند از جایگاه های خود سوء استفاده کنند و فَضای جلسه را تحت تاثیر خود قرار دهند و دوباره باعث پایمال شدن حق و حقوق مردم استان کرمانشاه شوند و پرونده تا ابد مختومه شود.(فردا شنبه ۶ دیماه قرار است از طریق وزارت میراث فرهنگی گزارشی از طریق دفتر دکتر عزیزی مدیرکل محترم پایگاه های وزارت میراث فرهنگی در این خصوص تهیه شود و متاسفانه از هیچ مسئولی در استان کرمانشاه از استاندار گرفته تا فرماندار پاوه و امام جمعه پاوه و نماینده مردم پاوه که رئیس مجمع نمایندگان استان هم هست و سایر مدیران مرتبط هیچ عکس العملی در این خصوص مشاهده نمی شود و بی تفاوتی و بی غیرتی محضی بر استان حاکم است و جناب آقای دکتر قائم پناه معاون اجرایی رئیسجمهور با اطلاع از این موضوع براحتی می توانست در استان یک وحدت ایجاد کند و به راحتی با ارتباط با وزیر میراث فرهنگی و استاندار کرمانشاه مشکل را حل کند ولی دریغ از کوچکترین اقدام!)
اما متاسفانه ایشان کمترین اقدام عملی و دلگرم کننده ای انجام ندادند و غرق در کبر و غرور و خودکامگی آرزوهای مردم یک استان و به تبع آن ملت ایران را اینگونه به مسلخ بردند. کارهای بزرگ را به افراد کوچک سپردن و کارهای کوچک را به افراد بزرگ سپردن عاقبتش همین است!
ختم کلام اما این خواهد بود در ماجرای همسفر شدن حضرت موسی(ع) با حضرت خضر(ع) عاقبت داستان همانگونه که بخوبی می دانید اینگونه شد:
*قَالَ هَذَا فِرَاقُ بَیْنِی وَبَیْنِکَ سَأُنَبِّئُکَ بِتَأْوِیلِ مَا لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَیْهِ صَبْرًا* آیه ﴿۷۸﴾ سوره کهف
*او گفت اینک وقت جدائی من و تو فرا رسیده است، اما به زودی سر آنچه را که نتوانستی در برابر آن صبر کنی برای تو بازگو میکنم.*
بدین ترتیب و لاجرم با عدم وفای به عهد جناب آقایان؛ دکتر پزشکیان و دکتر قائم پناه و استاندار کرمانشاه ما از این دولت و مسئولان آن که رفتارهای ۱۰۰٪ منافقانه ای از آنها مشاهده می شود قطع امید کرده ایم، در حالی که جناب آقای پزشکیان بارها عنوان کرده اند که؛ *”من نمی توانم کار خاصی انجام دهم و هر کس که می تواند این گوی و این هم میدان بسم ا..”* اما در مقام عمل اجازه هیچگونه کاری را به کسی نمی دهند و این در واقع با دست پیش کشیدن و با پا پس زدن است، از قرآن و نهجالبلاغه گفتن و درست ضد آن عمل کردن است و ..
بدین وسیله از حضرتعالی استمداد می طلبیم که قبل از آنکه خیلی دیر شود کاری بکنید و استدعا داریم که در فرصتی مغتنم حتما درباره رفتار و واکنش این والیان مغرور، قدرناشناس و.. را به سمع و نظرتان برسانیم که چگونه باعث بر زمین ماندن حرف تان در خصوص تحقق شعار سال یعنی؛ *”سرمایهگذاری برای تولید”* شده اند..!!! و دیگر اینکه آماده ایم تا نامه محرمانه بسیار مهمی که پیشتر درباره آن گفته شده بود تقدیم حضورتان شود و درصورت دستور حضرتعالی به آقایان و تجدیدنظر جدی درباره اصلاح رفتارهای ناشایست شان درباره سرمایه گذاری حاضریم تا اقدامات بسیار اساسی را با حمایت جدیتان با قدرت شروع کنیم و در صورت عدم تمکین توسط دولت متاسفانه هیچ چاره ای نیست و در صورت صلاحدید عدم کفایت چنین دولتی را قبل از اینکه باعث فروپاشی کامل کشور شوند باید اعلام کرد و ان شاءالله باید فکری اساسی تر کرد.
در پایان دوام توفیقات بیش از پیش تان را از درگاه احدیت خواستار و خواهانیم و بی صبرانه منتظر دیدار و ارائه طریق از حضرتتان هستیم.
ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید
هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند
والعاقبه للمتقین
رستگاری ایده پرداز “نقشهراه کرمانشاه۱۴۱۴”
جمعه ۵ دیماه ۱۴۰۴




