
کیاوش حافظی: شاخصهای اقتصادی نشان میدهد که وضعیت معیشتی جامعه به شدت تحت فشار است. این فشارها نه تنها اقشار کمدرآمد را هدف قرار میدهد، بلکه برای طبقه متوسط نیز پیامدهای جدی و نگرانکنندهای دارد؛ بهویژه آنکه بخشی از این طبقه هر روز بیش از پیش به خط فقر نزدیک میشود.
در حالی که طبقه متوسط یکی از پایههای اصلی فعالیتهای اجتماعی و سیاسی به شمار میآید و نقش تعیینکنندهای در شکلگیری جریانها و انتخابات دارد، شرایط اقتصادی اخیر تهدیدی جدی برای ثبات و مشارکت این گروه ایجاد کرده است. برای نمونه، در انتخابات سال ۱۴۰۳، حمایت بخش مهمی از طبقه متوسط از مسعود پزشکیان نقشی مؤثر در موفقیت او داشت، اما امروز با تضعیف اقتصادی همین طبقه، پرسش این است که آینده مشارکت اجتماعی و سیاسی آنان چگونه رقم خواهد خورد.
در این خصوص خبرآنلاین با عباس سلیمی نمین تحلیلگر سیاسی اصولگرا گفتگو کرده است.
سلیمی نمین هشدار میدهد که فشارهای اقتصادی و نوسانات شدید قیمتها، قشر متوسط را در معرض آسیب و تضعیف قرار داده است. او با تأکید بر اهمیت حمایت از این قشر، میگوید دلسرد شدن طبقه متوسط میتواند فضای سیاسی را به نفع جریانهای تندرو باز کند، اما در عین حال معتقد است که فهم و منطق این قشر باعث میشود حمایت آن از دولت و انتخابات، سستبنیان نشود.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید؛
*****
* طبقه متوسط موتور محرکه جامعه است و از طرفی هم در انتخابات گذشته مثلا بخشی از آن حامی آقای پزشکیان بودند. اما به علت اوضاع اقتصادی این طبقه در حال تضعیف شدن است. آیا این موضوع میتواند باعث شود که پایگاه اجتماعی دولت زیر سوال برود؟
من فکر میکنم محدود کردن این مسئله به انتخابات ممکن است موجب سوتفاهم شود. به طور کلی، طبقه متوسط منبع خدمات زیادی است و در زمینههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار است. این طبقه در امور نذورات و خدمات اجتماعی غالباً پیشتاز است. اگر طبقه متوسط ضعیف شود، از این جهت لطمات زیادی متحمل میشویم و حتی سبک زندگیمان هم دچار مشکل خواهد شد.
در گذشته، نه چندان دور، طبقه متوسط منشأ حرکتهای زیادی بود و به طور کلی میتوان گفت نقش الگودهی در جامعه، از نظر ایثار و فداکاری، نیز بر عهده داشته است. بنابراین باید دقت کرد که بهطور ناخواسته، طبقه متوسط جامعهمان را آسیبپذیر نسازیم. عرض کردم، حالا شما فقط از جنبه انتخابات به این مسئله نگاه میکنید. اما دامنه مسائل سیاسی بسیار گستردهتر است.
* منظور به طور کلی مشارکت سیاسی است…
… باید تلاش زیادی شود که قشر متوسط، که موتور محرکه بسیاری از فعالیتهای سازنده جامعه، است پیش برود. این افراد که در واقع نهاد مدنی هم محسوب میشوند؛ چون قشر متوسط عمده نهادهای مدنی، حتی احزاب، را به حرکت در می آورند، از خود سرمایهگذاری میکنند.
حمایت قشر متوسط از دولت سستبنیان نیست
* سوال در ارتباط با حمایت طبقه متوسط از دولت پزشکیان بود. با این شرایط چقدر محتمل میدانید که پایگاه اجتماعی دولت از آن جدا شود؟
من تصور نمیکنم حمایتشان از آقای پزشکیان به این صورت سستبنیان باشد. بهرغم فشارهای جدی وارد شده به طبقه متوسط، به نظر میرسد فهم این قشر در حدی است که انتظارات خود را منطقی و معقول تنظیم کند؛ یعنی انتظاراتش را متناسب با شرایط جامعه قرار دهد.
با توجه به این مطلب، طبیعتاً رویکرد خود را همچنان حفظ میکند و موقعیت آقای پزشکیان در این شرایط محدود نخواهد شد. در شرایطی که بلافاصله پس از شکست دشمن در تهاجمش به ایران، یک جنگ روانی گسترده راهاندازی شده است، این جنگ روانی نمیتواند تداوم داشته باشد و دوام بیاورد. بنابراین شرایط آرامتر خواهد شد و در آرامش طبیعی، فشارها بر قشر متوسط کمی کاهش پیدا میکند. قشر متوسطِ معقول جامعه میداند که اگر بخواهیم گامی به جلو برداریم، باید حتماً از طریق انتخاب عناصر صالح به این هدف دست پیدا کنیم.

با دلسرد شدن قشر متوسط فضا به نفع تندروها فراهم میشود
* آقای سلیمی نمین، در انتخابات گذشته، در دور اول شاهد مشارکت ۴۰ درصد بودیم و در دور دوم که کمی افزایش پیدا کرد، آقای پزشکیان توانستند اقبال عمومی را به خود جلب کنند. در دور گذشته، ۱۴۰۰، حدود ۵۰ درصد جامعه مشارکت نکرده بودند. اگر این قشر دلسرد شود، چقدر احتمال دارد که فضا به نفع تندروها فراهم شود و آنها صحنه را در دست بگیرند؟
البته در این زمینه نگرانی وجود دارد؛ نمیتوان گفت که جای نگرانی نیست. چه در میان برخی عناصر طیف اصلاحطلب و چه در میان برخی عناصر طیف اصولگرا برخی درجه انتقادات خود را بسیار تند کردهاند. این محتمل است، اما پیش روی ما انتخابات شوراها قرار دارد و شوراها سازوکار خاص خود را دارند. از یک جهت با انتخابات ریاست جمهوری تفاوت دارند و از جهتی دیگر دارای اشتراکاتی هستند، اما میتوان گفت که بیتأثیر بر میزان مشارکت نخواهند بود.
* یعنی در انتخابات شوراها هم ممکن است این قشر عقبنشینی کند و عرصه برای جریانهای تندرو به هر طریقی باز شود؟
بله؛ این یکی از احتمالات است.
* دولت چه اقداماتی باید انجام دهد که چه در ارتباط با شوراها و چه در مورد ریاست جمهوری که دو سال و نیم آینده برگزار میشود، دوباره توجه طبقه متوسط را به خودش جلب کند؟
ببینید، عمده مسائلی که امروز بیشترین فشار را بر قشر متوسط وارد میکند، بحث معیشت و نوسانات شدید قیمتهاست. این نوسانات بیشترین ضربه را به قشر متوسط میزند، چون قشر برخوردار میتواند مسائل خود را ترمیم کند؛ یعنی ابزارهایی دارد که فشار را از روی خودش بردارد و آن را به جامعه منتقل کند، اما قشر متوسط در این زمینه آسیبپذیری بالایی دارد.
دولت شرایط جنگی را جدی نگرفته است
طبیعتاً تنها کاری که دولت باید در این زمینه انجام دهد، برداشتن فشارها از روی این قشر است. من تصور میکنم دولت در این زمینه شرایط جنگی را آنطور که باید، جدی نگرفته است؛ یعنی شرایطی که اکنون در آن قرار داریم باید بهگونهای در دولت متجلی شود. واقعاً شاهد یک جنگ روانی جدی هستیم و باید بلافاصله برای هر هجمهای تمهیدات لازم اندیشیده شود و هیچ هجمهای از سوی دشمن بیپاسخ نماند.
ضمن اینکه باید به نقاط ضعف دشمن نیز در عرصه تبلیغاتی حمله کنیم. دشمن نقاط ضعف بسیار زیادی دارد، اما متأسفانه دستگاه دیپلماسی ما و رسانههای ما، بهویژه رسانههای اصلاحطلب، ترجیح میدهند درباره ضعفهای دشمن کاملاً سکوت کنند یا بهسادگی از کنار آن عبور کنند. این اصلاً شایسته کسانی نیست که مدعی حمایت از دولت هستند؛ چراکه دولت را در عرصه هجمههای تبلیغاتی تنها میگذارند.
در حالی که آنها هم باید متقابلاً هجمه کنند تا دشمن وادار شود دست از این جنگ سرد بردارد. اگر این اتفاق بیفتد، به نظر من دولت قادر خواهد بود نوعی ثبات نسبی ایجاد کند تا قشر متوسط تا این حد تحت فشار نباشد.
۳۱۲۱۱




